مسیر شما به سوی خودشکوفایی: 6 راه برای شروع (قسمت دوم)

به دنبال فرصت های جدید باشید

اغلب گفته می شود که «شما خارج از منطقه راحتی خود رشد می کنید» گاهی اوقات، کلیشه ها به دلیلی کلیشه ای هستند. آنها می خواهند حقیقت مهمی را بیان کنند.

هنگامی که پتانسیل خود را در نظر می گیرید و در آن رشد می کنید، آن را به عنوان لباسی در نظر بگیرید که می تواند مانند شما کشش داشته باشد و رشد کند. به عنوان یک مشارکت کننده در سفر خود برای رسیدن به تعالی، مهم است که خیلی راحت نباشید.

با رویارویی با چالش‌ های جدید، یا مواجهه با ناراحتی ناشی از تغییرات، اطلاعات ارزشمندی در مورد خود و اعتماد به نفسی کسب خواهید کرد که باعث ایجاد عزت نفس می‌شود.

ممکن است یک حالت تدافعی طبیعی پیدا کنید. همه اینها بخشی از طبیعت انسان است، تغییر و چالش ها سخت هستند؛ اما از تغییر، رشد و فرصتی برای دستیابی به پتانسیل انسانی ما حاصل می شود .

با این اوصاف، احتمالاً زمانی که احساس می ‌کنید به مکانی تعلق دارید، بیشتر احساس می‌ کنید که می‌ توانید این چالش‌ های جدید را قبول کنید و از خود انعطاف نشان دهید.

زمانی که احساس امنیت بیشتری در خود و توانایی های خود می کنید، عزت نفس شما با احساس امنیت شما مطابقت دارد. اهداف بلند بدون آن معیارهای دیگر می تواند برخی از افراد را تحت تأثیر قرار دهد. اینجاست که مفهوم هرم می تواند مفید باشد.

از خود بپرسید: قبل از اینکه بتوانم به سمت پتانسیلم حرکت کنم، باید چه کاری انجام دهم؟ در نظر بگیرید که ممکن است به گام های کوچک ‌تر و ایمن ‌تری نیاز باشد. در پایان، شما ممکن است حس شادابی را بعد از حل مشکل پیدا کنید، به ویژه زمانی که پس از حل چالش جدید، احساس رضایت می کنید.

ذهنیت رشد داشته باشید

یکی از فلسفه های پشت کار مزلو این است که تحقق پتانسیل در مورد رشد است که حول ایده گسترش به پتانسیل کامل متمرکز است.

توسعه سنتی ممکن است شما را روی نقاط ضعف متمرکز کرده باشد. علم و تحقیق نشان می دهد که این کار به اندازه تمرکز بر نقاط قوت پاداش یا انگیزه بخش نیست. همانطور که کارول دویک در این زمینه تایید می کند اگر ذهنیت رشد داشته باشید، پتانسیل خود را برای رشد و تقویت می بینید، نه اینکه مهارت ها یا مسیر رشد شما ثابت یا محدود باشد.
در اینجا مطمئناً با این تصور که نقاط قوت و انگیزه های انسان به ما اجازه می دهد در زندگی خود معنا ایجاد کنیم، طرز فکر رشد و روانشناسی مثبت اغلب می توانند مکمل یکدیگر باشند.

شما مجبور نیستید این کار را به تنهایی انجام دهید

طبیعت انسان این است که از درخواست کمک بترسد. در واقع ما می دانیم که بسیاری از کارها را نمی توان به تنهایی انجام داد. اگرچه به نظر می رسد خودشکوفایی می تواند یک کار انفرادی باشد، اما دانستن اینکه می توانید با کمک و در خدمت افراد دیگر نسبت به خود آگاهی بیشتری پیدا کنید، مزایای زیادی دارد.

بسیاری از افراد متوجه می شوند که کار کردن با یک درمانگر یا مشاور برای درک ریشه های باورها، رفتارها، ترس ها یا موانع خودخواسته ما مفید است با کمک حرفه ای، بسیاری از ما می توانیم خود را در بالاترین سطح از خود کاملا توسعه یافته مان حمایت کنیم.
به همان اندازه و به علاوه، کار کردن با یک مربی می تواند قدرتمند باشد تا درک کند که اکنون کجا هستید، کجا می خواهید باشید و قدم هایی به سمت آن مکان با پتانسیل کامل بردارد جایی که آن شکاف را پر می کنید.

به یاد داشته باشید که تغییر معنادار اغلب زمان می برد و یک مربی در این فرآیند با شما هم کاری خواهد کرد. گام هایی بزرگ یا کوچک ایجاد کنید که شما را به سمت اهدافتان حرکت دهند.

مکث کنید و تأمل کنید

اگر فکر می کنید که خودشکوفایی در خلوت بیابان راحت تر اتفاق می افتد، دوباره فکر کنید. اغلب اوقات، این تجربیات، چالش ها و سوالات روزمره هستند که به شما در یادگیری و رشد کمک می کنند.

شما می توانید با اقدامات کوچک در برنامه روزانه خود شروع کنید. من می خواهم رویکردی را توصیه کنم به نام خرد خیابانی (street wisdom)، یک جنبش غیرانتفاعی که به سادگی حول یافتن الهام در حین پیاده روی متمرکز است. این رویکرد ما را تشویق می کند که به دنبال پاسخ در اطراف خود، به خصوص در محیط های شهری خود باشیم. همچنین می توانید به منابعی مانند مربی ها (کوچ ها) تکیه کنید. یوری، یک جوان حرفه ‌ای، مردد بود که در آینده چه کاری باید انجام دهد.
«زمانی که داشتم قدم بعدی شغلی ام را در نظر می گرفتم، مایل بودم که که از تمام استرس های محیط پر جنب و جوشم دور شوم، اما آن را امکان پذیر نمی دانستم. دوستی از من دعوت کرد تا کوچینگ حرفه ای و توسعه شخصی را امتحان کنم. معلوم شد که برای اینکه بتوانم برخی از چیزهایی را که در آینده می ‌خواهم انجام دهم، به یک فرار بزرگ نیاز ندارم. من فقط باید روی سؤالاتی که می پرسیدم تمرکز می کردم و پذیرای پاسخ ها می بودم. پذیرا بودن از ایده های جدید مربی ام کمک بزرگی در روند روشن شدن هدف و تحقق نهایی شغلی من بود.»

چگونه به خودشکوفایی برسیم

همان طور که پیش تر گفته شد، جالب است که نظریه مزلو هیچ گاه این سطوح خود شکوفایی را به شکل هرمی شناسایی نکرد. طبیعت انسان است که در برابر تغییرات مقاوم باشد و همه چیز همیشه به صورت از پیش تعیین شده پیش نرود.

اما همانطور که همه ما می دانیم در هر نوع سفر، اتفاقات به ندرت قابل پیش بینی هستند. همین مساله در مسیر خودسازی و پیدا کردن بالاترین سطح از خودمان نیز وجود دارد.

به عنوان مثال جیمی را در نظر بگیرید، یک رهبر ارشد که نزدیک به بیست سال در سازمانی کار می کرد که در روزهای ابتدایی به آن پیوسته بود.

«من برای ساختن شغلم حول نقاط قوتم تلاش کرده بودم و حس هدفمندی زیادی در کارم داشتم. من عاشق تعامل با مشتریان و کمک به رفع نیازهای آن ها بودم و افرادی را به عنوان مدیر پرورش داده بودم و به آن ها کمک می کردم مهارت های خود را در کار با کارمندان جوان تر ایجاد کنند. این شغلی بود که با تمام وجودم دوست داشتم. در طول دوره ای که صنعت ما دچار اختلال شد و سود کاهش یافت، متوجه شدم که از کار بیکار شده ام. اولین واکنش من این بود که احساس می کردم زمین از زیر پایم برداشته شده است و تمام هویت و احساس امنیت و تعلق من در معرض تهدید قرار داشت.»
اما زمانی که تحول احساسی اولیه جیمی به پایان رسید، او توانست با دیدی جدید به اوضاع نگاه کند. جیمی فقط از روی دوراندیشی به خود اجازه می داد که رشد کند.

«دوران دردناکی بود اما اکنون می ‌توانم با سپاس گزاری به خاطر درس‌ هایی که به من داد به گذشته نگاه کنم.»
تحمل تغییر بخشی از فرآیند خودشکوفایی است. ما به عنوان انسان می دانیم که باید خود را با شرایط وفق دهیم و سازگاری داشته باشیم اما ما نیز موجوداتی هستیم که به تدریج به شرایط مختلف عادت می کنیم. برای ما آسان است که چیزها را در زندگی ثابت یا دائمی بپذیریم و البته به چالش کشیدن وضع موجود سخت تر است.

همچنین برای مدیران، دانستن این نکته مهم است که در طول زمان تغییر و اختلال، ممکن است بخواهید تاکید بیشتری بر سلامت روان، رفاه و تعلق داشته باشید تا اطمینان حاصل شود که کارمندان شما اهمیت دارند و چرا دیدگاه های متنوع و منحصر به فرد آن ها برای سازمان شما مهم است.

انسان ها موجودات اجتماعی هستند. طبیعت انسان این است که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اگر کارمندان احساس می کنند که به سازمان تعلق ندارند یا موقعیت یا امنیت روانی آنها در خطر است، نمی توانند بهترین کار را انجام دهند یا بهترین باشند.

مهم این است که پذیرش خود و رشد خود بخشی از گفت وگو به ویژه در سطح رهبری باشد.

چرا نیازهای فیزیولوژیکی اهمیت دارند

از منظر زنده و سالم ماندن، برای ایجاد تمرین تناسب ذهنی، اصول اولیه مهم است. حتی افراد جاه طلب و خودآگاه فراموش می کنند که گاهی اوقات، ما باید به نیازهای اساسی خود اهمیت دهیم.

انگیزه انسانی می تواند در اینجا نیز وارد عمل شود که ادعا می کند هر یک از ما مجموعه ای از نیازهای اساسی داریم که باید برآورده شوند. این شامل نیازهای بیولوژیکی و روانی، امنیت، تعلق و عشق، عزت نفس و خود شکوفایی است.

یوهان، طراح محصول، در این باره می گوید: «زمان هایی که احساس می کنم در حال یادگیری و رشد زیاد هستم، گاهی اوقات لحظاتی هستند که باید به یاد بیاورم که به اولین گام ها برگردم.» در شلوغ ترین هفته های زندگی ام، زمانی که جلسات زیادی برنامه ریزی می شوند یا برای رسیدن به یک ضرب العجل تلاش می کنیم، ممکن است زمان را از دست بدهم و متوجه شوم هنوز نهار هم نخورده ام. تا اواسط بعد از ظهر، مکث می کنم و از خودم می پرسم، چرا اینقدر احساس خستگی می کنم؟ و بعد یادم می ‌آید که ساعت ‌ها از وقت غذا خوردنم گذشته است. من باید به خاطر بسپارم و به برنامه های خوب در مورد رژیم غذایی ، خواب و ورزش پایبند باشم.»

سپاسگزاری، احترام و اعجاز را تمرین کنید

هیچ چیز نمی تواند به زیبایی غروب آفتاب یا حس شگفتی شما در ارتباط با برخی از ویژگی های جادویی طبیعت مانند الگوهای شگفت انگیز پوست درخت باشد. ممکن است از تجربه چیزی به ظاهر پیش پا افتاده در چشمان کودک احساس حیرت کنید مانند تماشای برق زدن چشمان یک کودک پس از نوازش سگ محله.
شواهد نشان می دهد مزایای قدردانی و شکرگزاری از موهبت ها در زندگی روزمره ما ۱۰ برابر است. در حالی که ممکن است جدا کردن خودمان از صفحه نمایش در چنین عصر فوق العاده متصل و دیجیتالی، چالش برانگیز به نظر برسد، زمان را برای تمرین قدردانی، حیرت و شگفتی، به عنوان بخشی از فرآیند قدم گذاشتن در فضای خلاقیت، فراوانی و فضای رشد ببینیم.

منبع:

• https://www.betterup.com/blog/self-actualization?hsLang=en

پرورش اندام...