مزایای روانی ازدواج

به طو حتم شما هم این جمله را بسیار از اطرافیان شنیده اید که وقتی جوانی پرشور و انرژی است می گویند هر چه زودتر ازدواج کند بهتر می شود و آرام می گیرد، ازدواج سلامت روانی را به همراه دارد. درست است که از مزایای روانی ازدواج نباید غافل بود، اما باید بدانیم که آیا این گفتگو برای جوانانی که در سنین پایین ازدواج می کنند نیز صدق می کند؟ یا اینکه هر ازدواجی سلامت و آرامش روان را در پی دارد؟

در این مقاله ما سعی داریم مزایای ازدواج از نظر روانی را بررسی کنیم که بتوانیم دید بهتری نسبت به این قضیه داشته باشیم، سپس به ابعاد مختلف آن می پردازیم. با ما در ادامه همراه باشید.

مزایای روانی ازدواج چیست؟

به صورت گسترده تصور می شود که ازدواج سلامت روانی را در پی دارد، اما چگونگی وجود آن در رابطه مختلف است. به طور مثال جوانانی که زود ازدواج می کنند، ممکن است برای آن ها هیچ بهره ای و حتی پیامد منفی در سلامت روان داشته باشد. بررسی ها نشان داده اند که جوانانی که بین 22 تا 26 سالگی ازدواج می کنند، از احساس رضایت بیشتری نسبت به کسانی که در رابطه های دیگر هستند و حتی در هیچ رابطه ای نیستند و کسانی که زودتر ازدواج کرده اند، دارند.

دانشمندان علوم اجتماعی شواهدی را جمع آوری کرده اند که نشان می دهد افراد متاهل نسبت به دیگر افراد مجرد از سلامت روان بیشتری برخوردار هستند. ازدواج سبب موفقیت فرد در منابع اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی می شود و به فرد کمک می کند از استرس و تنش دور باشد و پایداری رابطه و روابط فردی موفق کمک می کند.

به هر حال ما تمایل داریم که در تحقیقات خود بر سلامت روانی ازدواج متمرکز باشیم، اما باید بدانیم که این عوامل از در شرایط مختلف و گروه های گوناگون متفاوت است، به صورتی که برای برخی از افراد ممکن است تنش زا باشد و تأثیر روانی ازدواج برای گروه بزرگسال در سنین فرهنگی بهتر از سنین اولیه غیرهنجاری است.

ما باید شرایط و محدوده های بزرگسالان مجرد را در نظر بگیریم و با ترسیم این خطوط بدانیم که سلامت روانی ازدواج که بر هر یک از این ویژگی ها اثر می گذارد، چگونه است و گاهی ازدواج می تواند سبب درونی کردن و بیرونی کردن مشکلات و رفاه ذهنی شود.

در اینجا سؤالات مختلفی مطرح می شود که ما با تمرکز بر گروهی از بزرگسالان جوان، شناخت تفاوت ها در ارزیابی نتایج سلامت روانی در افراد متاهل، افرادی که درگیر روابط دیگر هستند و همچنین بر اساس سن افراد، پاسخ می دهیم. با انجام این کار ما قادر خواهیم بود که چند فاکتور مهم در تفاوت سلامت روان میان جوانان متاهل و کسانی که در دیگر انواع رابطه هستند را بررسی کنیم از جمله: انتخاب، تفاوت های اقتصادی-اجتماعی، والدین، ثبات در رابطه و تفاوت در منابع روان شناختی.

سن ازدواج و سلامت روان در ازدواج

بر پایه شواهد میزان تاثیرگذاری نقش ها و انتقال آن ها به زمانبندی بستگی دارد و به گفته محققان زمانبندی یک رویداد ممکن است مهم تر از وقوع آن باشد. این قضیه در ازدواج نیز صدق می کند به صورتی که هم اکنون اکثریت بر اینکه زمان مناسبی برای ازدواج وجود دارد، اتفاق نظر دارند و چه بسا ازدواج در سنین پایین چه از نظر فرهنگی و چه از نظر آماری غیرهنجاری شناخته می شود.

میانگین سنی ایالات متحده برای اولین ازدواج برای زنان 26 سال و برای مردان 28 سال است و تنها 4 درصد از زنان 18 تا 19 ساله، 23 درصد از زنان 20 تا 24 ساله، 2 درصد از مردان 18 تا 19 سال و 13 درصد از مردان 20 تا 24 سال طبق گزارش اداره سرشماری ایالات متحده ازدواج کرده اند. با این حال سرعت ازدواج رو به افزایش است و 86 درصد از زنان و 81 درصد از مردان تا سن 40 سالگی ازدواج می کنند.

کسانی که در سنین پایین یا در اوایل دهه 20 زندگی خود ازدواج می کنند، ممکن است کمتر از مزایای روانی ازدواج بهره مند شوند. ازدواج در سنین نوجوانی به دلیل نرخ بقای کم آن بدنام هستند و افراد در آن از سلامت روانی یکسان نسبت به ازدواج در دهه های بعدی برخوردار نیستند.

با این شواهد این امکان وجود دارد که ازدواج در سنین پایین هیچ گونه کمکی به سلامت روان نکند و حتی سبب بروز مشکلاتی برای سلامت روان شود. مطالعه جدیدی در نیوجرسی بر بزرگسالان جوان نشان داده است که ازدواج زودهنگام ارتباطی با افسردگی ندارد و تنها مصرف الکل را در زنان کاهش می دهد.

مطالعات دیگر بر زوج های جوان بزرگسال نشان داد که نتایج تأثیر ازدواج بر سلامت روان افراد بر پایه جنسیت و نژاد متفاوت است. برای نمونه ازدواج در سنین پایین برای سفیدپوستان مانع از مصرف زیاد الکل بود و برای سیاه پوستان با افزایش افسردگی همراه بود، اما هنوز ابهاماتی در مورد تأثیر مزایای روانی ازدواج در گذر دوران به بزرگسالی وجود دارد.

ناهمگونی روابط جوانان

تأثیر روانی ازدواج در بین بزرگسالان متاهل و افرادی که در روابط عاشقانه دیگر هستند، بسیار متفاوت است. یکی از محققین در حوزه علوم اجتماعی می گوید که دلبستگی و حمایت های اجتماعی باعث به وجود آمدن مزایای سلامت روانی ازدواج است. حتی ممکن است در انواع رابطه ها از جمله مجردها گرفته تا روابط عاشقانه غیر همزیستی تا ازدواج و روابط مشترک. هنگامی بیشترین فواید سلامت روان دیده می شود که افراد از وابستگی به سمت دلبستگی بیشتر بروند و جذب عشق داشته باشند.

سایمون و بارت نیز می گویند: بزرگسالانی که در یک رابطه عاشقانه هستند نسبت به مجردها از سلامت روان بیشتر برخوردار هستند و در روابط اجتماعی خود موفق هستد و احساس ارزشمندی دارند. تحیقات نشان داده است که تا 25 سال، 20 درصد متاهل هستند، 25 درصد در رابطه نیستند، 20 درصد در کنار یکدیگر زندگی می کنند و 35 درصد قرار ملاقات دارند. در بین کسانی که با هم زندگی می کنند و قرار ملاقات دارند احتمال تعهد به ازدواج در میان آن ها و همچنین وابستگی بیشتر می شود.

بنابراین اگر ما می خواهیم تأثیر ازواج بر سلامت روان افراد را بررسی کنیم باید وضعیت رابطه آن ها را به صورت دقیق مشخص کنیم، چرا که هر رابطه پیشینه ای دارد و این مراحل و دوران های مختلف به هم متصل هستند و نوعی ساختار وابسته اجتماعی را به وجود می آورند.

حوزه های سلامت روان

مطالعات در حوزه بهداشت سلامت روان بر مشکلات آن تمرکز دارند و معیار آن ها برای سنجش مشکلات درونی سازی، مقیاس افسردگی در مطالعات اپیدمیولوژیک است و برای مشکلات بیرون سازی با سوء مصرف مواد و به خصوص الکل شناخته می شود. این مسئله برای محققانی که به تفاوت های جنسیتی در تأثیر ازدواج بر سلامت روان توجه دارند، مهم است چرا که زنان معمولاً به دورنی سازی مشکلات خود روی می آورند در حالی که مردان مشکلات سلامت روان را با برون سازی نشان می دهند مثل سیگار کشیدن و مصرف زیاد الکل.

در هنگام مطالعه بر سلامت روانی ازدواج باید به بهزیستی روانشناختی که از عاطفه مثبت و فقدان پریشانی تشکیل شده است نیز توجه کرد، زیرا توجه به یک بعد مانع از نشان دادن تأثیر ازدواج بر سلات روان می شود.

تشریح انجمن ازدواج و سلامت روان

برای درک بهتر اثر ازدواج و رابطه آن با سلامت روان باید به دور از استرس، منابع اقتصادی، اجتماعی_روانی این کار را انجام دهیم. چندین توضیح برای اینکه چگونه ازدواج سلامت روان افراد را بهبود می بخشد و همچنین مزایای روانی ازدواج وجود دارد.

انتخاب ازدواج به عنوان سلامت روانی قبلی

بسیاری از محققان می گویند که ارتباطی که بین ازدواج و سلامت روان وجود دارد به دلیل انتخاب است. به بیان ساده تر افراد متاهل به دلیل ازدواجشان از سلامت روانی بهتری برخوردار نیستند، بلکه چون سلامت روانی بهتری دارند، ازدواج می کنند. تقریباً می توان گفت که این توضیح قابل قبول است زیرا افراد افسرده و ناراضی معمولاً کمتر به دنبال شریک زندگی خود هستند و جذابیت هایی که برای دیگران در رابطه وجود دارد برای آن ها وجود ندارد.

با این حال مکانیسم انتخاب در افرادی که به موقع ازدواج می کنند با افرادی که در سنین پایین ازدواج می کنند، متفاوت است. انتخاب در سنین پایین برای ازدواج ممکن است ناشی از سلامت ضعیف روان باشد. در این گروه افراد تمایل دارن که برای رهایی از مشکلات و استرس ها فرار کنند و به این دلیل است که ازواج می کنند. همچنین اختلالات روانپزشکی با سنین قبل از 19 سال ارتباط مستقیم دارند اگرچه حتی اثرات آن ضعیف و از نظر آماری معنادار نباشد.

ازدواج زودهنگام اختلالات افسردگی را برای بسیاری از مردان به وجود می آورد. پس اگر رابطه منفی ازدواج در سنین پایین و سلامت روان را در نظر بگیریم، در این صورت انتخاب توضیح مناسبی است، اما اگر تأثیر مثبت بر سلامت روان داشته باشد به طور قطع توضیح خوبی نیست و تأثیرات مثبت مزایای روانی ازدواج را سرکوب می کند.

منابع اجتماعی و اقتصادی

ازدواج سبب افزایش منابع اقتصادی می شود، به صورتی که زوج ها می تواننند با تخصص در خانواده، صرفه جویی در منابع و استفاده از بیمه های مختلف به هنگام وقوع حوادث، هزینه های ناشی از درمان را به خصوص برای بیماری های روانی کاهش دهند که کاهش افسردگی را به همراه دارد. این استدلال برای زوجهای جوان بزرگسال متفاوت به نظر می رسد، به فرض مثال زوج هایی که در سنین پایین ازدواج می کنند، معمولاً از نظر اقتصادی-اجتماعی آسیب پذیر هستند و والدین آن ها نیز توانایی حمایت از آن ها را ندارند و خودشان آرزو های دور و دراز دارند. بنابراین ازدواج در سنین پایین باعث کاهش پیشرفت تحصیلی شده و درآمد را کاهش می دهد. به همین دلیل بعید به نظر میرسد که منابع اقتصادی-اجتماعی چه به دلیل انتخاب یا علت، تأثیری مثبت بر سلامت روان در زوج هایی که در سنین پایین ازدواج می کنند، داشته باشد.

پدر و مادر شدن

در رابطه با نقش پدر و مادر و رابطه فرزندی باید گفت که فرزندان سلامت روان والدین را کاهش می دهند و این به دلیل فشار زیاد نقش ها بر والدین و ایجاد تعدیل بین کار و نقش آن ها در خانواده است و این به افزایش استرس آن ها و استرس اقتصادی و لجستیکی دامن می زند. گرچه ممکن است که فرزندان تأثیر منفی بر سلامت روان پدر و مادر داشته باشند و باعث افزایش مشکلاتی از جمله افسردگی و عدم رضایتمندی از زندگی شوند، اما مصرف الکل در خانواده را نیز کاهش می دهند. به هرحال فرزندآوری تأثیری مثبت ازدواج بر سلامت روان افراد را سرکوب می کند.

فواید روانی

مزایای روانی ازدواج بسیار متعدد است. ازدواج احساساتی مانند احساس معنا، هدف، بهبود و احساس تسلط را با خود به همراه دارد. البته این نکته را باید بدانیم که در بزرگسالان مزایایی روانی محدود به ازدواج نمی شوند و افراد میتوانند در انواع دیگر روابط عاشقانه که هنجار تر هستند، هویت اجتماعی ارزشمند و یکپارچگی اجتماعی را به دست بیاورند. بسیاری از مزیت های روانی ازدواج با تایید اجتماعی از رابطه به دست می آید و در مواردی که ازدواج در سنین پایین غیرعاقلانه به نظر می رسد، کاربردی نداشته باشد و هنوز نمی دانیم جوانان متاهل به اندازه بزرگسالان متاهل از ازدواج بهره می برند یا خیر.

ثبات رابطه

اگرچه امروزه آمار طلاق در بسیاری از کشورها بالا است، اما معمولاً ازدواج با پایداری رابطه شناخته می شود، یعنی دوام آن از دیگر روابط بیشتر است. طلاق، طلاق عاطفی و قطع رابطه می تواند برای سلامت روان آسیب زننده باشد پس ثبات رابطه تأثیر مثبت ازدواج بر سلامت روان افراد را توضیح می دهد. بسیاری از محققان علوم اجتماعی افسردگی در افراد مختلف را به دلیل عدم ثبات در رابطه نسبت داده اند. بار روانی جوانانی که به تازگی جدا شده اند، بسیار زیاد است و احساس ناراحتی دارند.

با این حال ازدواج هایی که در سنین پایین انجام شده اند از دوام و ثبات کمتری برخوردار هستند و این ازدواج ها معمولاً تا 3 سال پایدار هستد. ثبات رابطه از عواملی است که باعث تأثیر مثبت ازدواج بر سلامت روان می شود.

کلام آخر

امروزه ازدواج به عنوان یک رابطه اجتماعی مورد توجه بسیاری از محققان است. ازدواج تأثیرات زیادی بر سلامت بدن ما دارد و همچنین از مزایای روانی ازدواج نیز نباید غافل بود. در بسیاری از موارد حتی در چارچوب جامعه که ما نیازمند گرفتن تایید اجتماعی هستیم، ازدواج تأثیر بسزایی در سلامت روان دارد. البته این گذاره برای ازدواج در تمامی سنین صدق نمی کند و مواردی در ازدواج سنین پایین وجود دارند که تأثیر مثبت ازدواج بر سلامت روان را سرکوب می کند.

منبع:

• https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/pmc3390929/