داستان امروز ما، داستان پروبیوتیک ها و سبزیجات رنگارنگی است که باید دستچین شده انتخاب شوند، خوب شسته شده و مرتب خرد شوند، تا در نهایت با دستور ویژهای در ظروف مناسب، آماده تخمیر شوند. داستانی که بخشی از زندگی ملیحه حبیبی را روایت میکند. ملیحه یکی از خود ماست! زنی که در میانه روزهای عادی زندگیاش، مجبور به جنگیدن با یک بیماری سخت میشود و مسیر زندگیاش را با تهیه محصولات و غذاهای تخمیری که دنیای از پروبیوتیک هستند و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران تغییر میدهد.
بیمار بودم اما نمیدانستم
بعد از سالها درگیری با بیماریهای گوارشی، ملیحه حبیبی تصمیم به راهاندازی زیمو میگیرد. خودش آغاز ماجرا را اینطور روایت میکند:«همیشه با دل و رودهام مشکل داشتم و بین اسهال و یبوست مداوم در نوسان بودم؛ تا اینکه سال ۱۳۸۰ بهخاطر استرس شدید آن روزهایم، خونریزیهای مداوم هم به مجموع مشکلات گوارشیام اضافه شد. به دنبال دوا و درمان افتادم و متوجه شدم به گفته پزشکان رودهام تکهتکه زخم است! تنها چیزی که در آن زمان برای من تجویز شد داروهای کورتونی بود. از مصرف سبزیجات هم منع شدم و پزشک گفت تا زمانیکه با استرس درگیر باشم، نمیتوانم به بهبود امیدوار باشم. از دید من که تقریبا همه خانوادهام مشکلات گوارشی داشتند و پدر و مادربزرگم را با سرطان معده از دست داده بودم، خوردن قرص و دارو برای مشکلات گوارشی خیلی عادی به نظر میآمد. من هم همین کار را کردم و به مصرف دارو ادامه دادم.»
از نو شروع کردم
با وجود درگیری نسل در نسل با مشکلات گوارشی، ملیحه تصویر درست و کاملی از تغییر سبک زندگی و نیازهای جدیدش نداشته. اما میگوید با گذر زمان و افزایش خونریزیها و دردهای شبانه و بعد از گذراندن یک دوره سه ساله افسردگی تصمیم گرفته به جای اتکای صرف بر داروها، سبک زندگیاش را هم تغییر دهد.» او که بخش زیادی از عمرش را با مشکلات گوارشی درگیر بوده میگوید:«از آنجایی که همیشه فرد فعال و در جست و جوی راهحلی بودم، تصمیم گرفتم دوباره بعد از گرفتن لیسانس ریاضی محض به دنبال علاقه کودکیم بروم و اینگونه شد که در کنکور پزشکی شرکت کردم. هر چند نشد که پزشکی قبول شوم و بشوم دکتر ملیحه حبیبی، اما بیهوشی دانشگاه ایران هم گزینه خوبی برای من علاقهمند به دنیای پزشکی بود. کیف و کتابم را برداشتم و روز نویِ من با کتاب و دانشگاه شروع شد. اما اینبار به خاطر رشتهام با علائم بیماریشناسی آشنا شدم و اینطور بود که متوجه شدم مشکل من و خانوادهام جدیتر از این حرفهاست. بنابراین با دانشی که کسب کرده بودم برای بار هزارم سراغ یک دکتر گوارش رفتم و این بار بود که پزشک برایم بیماری التهابی روده یا IBD که یک نوع بیماری خود ایمنی است که در آن سلولهای ایمنی بدن به سلولهای روده بزرگ حمله میکنند را تشخیص داد.»
زندگی با پروبیوتیک ها
ملیحه ادامه میدهد:«بیماریم که خیلی پیشرونده و فلجکننده بود، آنقدری پیش رفت که در مدت کوتاهی به شدت وزن کردم تا این که به خودم آمدم و تحقیقاتم را با دانشی که به واسطه رشتهام به دست آورده بودم شروع کردم و متوجه شدم که با تغییر سبک زندگی و تغذیه میتوانم بیماریم را تا اندازهای کنترل کنم و با پروبیوتیک ها آشنا شدم. آن زمان برای طرح دانشگاهیم در بیمارستان مشغول به کار بودم و همزمان در میان همکارم با چند نفر دیگری که بیماری مشابه من داشتند آشنا شدم؛ میخواندم و تحقیقاتم را کامل میکردم که با نوشیدنیهای کامبوجا و کفیر آب آشنا شدم؛ اما متوجه شدم کامبوجاهایی که آن زمان خریداری میکردم کامبوجای واقعی نیستند؛ چون باکتریهایشان از بین رفته بودند و خب کفیر آب هم که در ایران اصلا موجود نبود یا کمیاب بود. بنابراین خودم دست به کار شدم و با آزمون و خطا تمام تلاشم را کردم تا محصولات بر پایه پروبیوتیک را که در دنیا موجود هستند را به صورت دستساز و در شرایط طبیعی تولید کنم. فکرش را هم نمیکردم سریع نتیجه بگیرم و نتیجهبخشی و تاثیرگذاری این محصولات بر پایه پروبیوتیک اینقدر بالا باشد که حتی همکاران پزشکم هم من را تحسین کنند.»
او آنقدر با پروبیوتیک ها و محصولات کویری درگیر میشود که تصمیم میگیرد از کارش استعفا بدهد و روی تولید محصولات تخمیری تمرکز کند و خانه زیمو متولد میشود.
ایستگاه پروبیوتیک فروشی
«اینجا به قدری اطلاعات در زمینه محصولات تخمیری کم است که محصولات تخمیری ما را با ترشیهای معمولی که با سرکه درست میشوند اشتباه میگیرند. اما در میان بیگانگی بسیاری از مردم با پروبیوتیک ها و محصولات تخمیری، تصمیم به ادامه این راه گرفتم.» ملیحه با بیان این موضوع ادامه داد:«دوست نداشتم محصولاتم فقط به اسم سبزیجاتی که در آنها به کار برده یا فقط اسم رایج محصول شناخته شود، بنابراین تصمیم گرفتم محصولاتم را به پاس تشکر از افراد تاثیرگذار در زندگی یا نگرشم، به نام آنها نامگذاری کنم؛ مثلا جدیدترین محصولمان که پیاز قرمز تخمیری است با نام سودی به بازار عرضه میشود. این نام دقیقا همان نامی است که من دنبالش بودم. از همان ابتدای تولید پیاز قرمز تخمیری تصمیم داشتم بخاطر شکل ظاهری آن با پستان به گونهای آن را با سرطان پستان ربط دهم و آن را نمادی برای یادآوری اهمیت پیشگیری از سرطان پستان کنم؛ و خوب پیاز قرمز با آن رنگ صورتی بنفشش با اسم سودهای که به خود گرفت همانی شد که میخواستم. داستان انتخاب نام سودی برای این محصول به زمانی برمیگردد که به واسطه یکی از دوستانم با دختر سوده خانم، زنی که اسمش روی محصول قرار گرفته، آشنا شدم. داستان سوده که با بیماری سرطان از دنیا رفته به قدری من را تحت تاثیر قرار داد که تصمیم گرفتم نامش را روی محصولم بگذارم.»
ملیحه و زنان همکارش، یک ایستگاه کوچک پروبیوتیک فروشی دارند. او که مصرف ترکیبات تخمیری و پروبیوتیکی را در کنار دارو درمانی ادامه داده، شکی ندارد که با این ترکیبات میتواند بسیاری از همدردهایش را از بیماری نجات دهد. ملیحه میگوید:«خیلی از مشتریان ما بهخاطر آزمایش و تست کیمچی که محصولی خاص و کمیاب است، سراغ ما میآیند. اما همچنان مشتریان اصلی ما افرادی هستند که به سبک زندگی سالم اهمیت میدهند یا آنهایی که در مورد میکروبیومهای روده تحقیقاتی انجام دادهاند یا کسانی که به بیماری PCO (سندروم تخمدان پلی کیستیک) مبتلا هستند. محصولات مختلف تخمیری که در این سالها تولید کردیم، با رسپیهای خاص خودمان تولید میشوند و تلاش برای رسیدن به بهترین و سالمترین فرمول، مسیر فعالیتمان را روشن میکند.»
پرورش اندام...
ما را در سایت پرورش اندام دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : موزیک دان andam بازدید : 192 تاريخ : شنبه 28 خرداد 1401 ساعت: 12:49